امير محمدامير محمد، تا این لحظه: 14 سال و 6 ماه و 1 روز سن داره

بهانه قشنگ زندگی

غم نبینی تو زندگیت

وقتي‌ قلب‌هايمان‌ كوچك‌تر از غصه‌هايمان‌ مي‌شود وقتي‌ نمي‌توانيم‌ اشك‌هايمان‌ را پشت‌ پلك‌هايمان‌ مخفي‌ كنيم‌ و بغض‌هايمان‌ پشت‌ سر هم‌ مي‌شكند......... وقتي‌ احساس‌ مي‌كنيم‌ بدبختي‌ها بيشتر از سهم‌مان‌ است‌ و رنج‌ها بيشتر از صبرمان؛ وقتي‌ اميدها ته‌ مي‌كشد و انتظارها به‌ سر نمي‌رسد، وقتي‌ طاقتمان‌ طاق‌ مي‌شود و تحملمان‌ تمام... آن‌ وقت‌ است‌ كه‌ مطمئنيم‌ به‌ تو احتياج‌ داريم&...
22 آبان 1390

غم نبینی تو زندگیت

وقتي‌ قلب‌هايمان‌ كوچك‌تر از غصه‌هايمان‌ مي‌شود وقتي‌ نمي‌توانيم‌ اشك‌هايمان‌ را پشت‌ پلك‌هايمان‌ مخفي‌ كنيم‌ و بغض‌هايمان‌ پشت‌ سر هم‌ مي‌شكند......... وقتي‌ احساس‌ مي‌كنيم‌ بدبختي‌ها بيشتر از سهم‌مان‌ است‌ و رنج‌ها بيشتر از صبرمان؛ وقتي‌ اميدها ته‌ مي‌كشد و انتظارها به‌ سر نمي‌رسد، وقتي‌ طاقتمان‌ طاق‌ مي‌شود و تحملمان‌ تمام... آن‌ وقت‌ است‌ كه‌ مطمئنيم‌ به‌ تو احتياج‌ ...
22 آبان 1390

شعر مامان براي پسرش

  سلام عزیز مهربون اجازه هست بشم فدات  اجازه هست تو شعر من اثر بذاره خنده هات؟ شب که میاد یواش یواش با چشمک ستاره هاش  اجازه هست از آسمون ستاره کش برم برات؟    اجازه هست بیای پیشم یه کم بگم دوست دارم؟  تو هم بگی دوستم داری بارون بشم ازدل ببارم؟  بریم تو باغ اطلسی بی رنجو دردو بی کسی بهت بگم اجازه هست گل روی موهات بذارم اجازه هست خیال کنم تا آخرش مال منی؟؟؟؟ خیال کنم دله منو با رفتنت نمیشکنی؟؟؟        ...
22 آبان 1390

شعر مامان براي پسرش

سلام عزیز مهربون اجازه هست بشم فدات اجازه هست تو شعر من اثر بذاره خنده هات؟ شب که میاد یواش یواش با چشمک ستاره هاش اجازه هست از آسمون ستاره کش برم برات؟ اجازه هست بیای پیشم یه کم بگم دوست دارم؟ تو هم بگی دوستم داری بارون بشم ازدل ببارم؟ بریم تو باغ اطلسی بی رنجو دردو بی کسی بهت بگم اجازه هست گل روی موهات بذارم اجازه هست خیال کنم تا آخرش مال منی؟؟؟؟ خیال کنم دله منو با رفتنت نمیشکنی؟؟؟ ...
22 آبان 1390